اشعار سیاوش کسرایی
شعر و ادب پارسی
نوشته شده در تاريخ یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۶ توسط سید مجتبی محمدی |
بر تخت عمل
**
زبده جراحان قلبم را جراحی کردند به تیغ 
دشمنم بودند یا دوست بماند به کنار 
تیغ می هشتند در قلب من و با خونم 
علم را رونق بی فایده می بخشیدند 
قلب من از گزش تیغ به هم می پیچید 

 

ادامه شعر در ادامه مطلب با رمز آرش


برچسب‌ها: خانگی, بر تخت عمل, زبده جراحان قلبم را جراحی کردند به تیغ, سیاوش کسرایی
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاريخ چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۶ توسط سید مجتبی محمدی |

در تماشاگه پاییز
**
برگ ریزان همه خوبی هاست
می بریم از هم پیوند قدیم
می گریزیم از هم

ادامه شعر در ادامه مطلب با رمز آرش


برچسب‌ها: خانگی, در تماشاگه پاییز, برگ ریزان همه خوبی هاست, سیاوش کسرایی
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاريخ دوشنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۶ توسط سید مجتبی محمدی |

شبنم و آه
**
ای گلهای فراموشی باغ
مرگ از باغچه خلوت ما می گذرد داس به دست
و گلی چون لبخند

 

ادامه شعر در ادامه مطلب با رمز آرش 


برچسب‌ها: خانگی, شبنم و آه, ای گلهای فراموشی باغ, سیاوش کسرایی
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاريخ چهارشنبه دهم آبان ۱۳۹۶ توسط سید مجتبی محمدی |

سازندگی
**
دست ها چنگک چفت افتاده بر ابزار
بازوان مفتولی تابیده
و بدن ها ز عرق مفرغ شبنم خورده
هفتمین مرتبه خانه رویارو را
در دل پنجره ام می سازند
از سر صبح بلند است صداهای کلنگ
و سقوط آهن بر آهن
و فرود آمدن آجرها
و کمی دیرتر آواز کسی از سر بام
این سحر خیز تران از دم صبح
با چنین شور و خروش
می برند از سر من خواب ولی
کم کمک کاخ بلندی را می پردازند


سیاوش کسرایی


برچسب‌ها: خانگی, سازندگی, دست ها چنگک چفت افتاده بر ابزار, سیاوش کسرایی
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه دهم آبان ۱۳۹۶ توسط سید مجتبی محمدی |

زمین کال
**
این نکته نغز گفت به ره پیر روستا
چون تلخ و تیره دید رفیق مرا ز من
هر گاو گاه شخم چون کال ایدش زمین
بی راه می زند
همراه خویش را
با شاخ های کین


سیاوش کسرایی


برچسب‌ها: خانگی, زمین کال, این نکته نغز گفت به ره پیر روستا, سیاوش کسرایی

اسلایدر